مدیریت ایرانی منابع طبیعی (بخش اول)
|
منابع طبیعی چیکده درس گفتار
متن درس گفتارما در چند جلسه ی گذشته نگاهی به مشکلات پایدار در ایران داشتی. عمدتاً مطالعه و بحث موردی ما روی ایران است و یکی از علّت ها را که همان چرخش مدیران و شکل گیری حلقه ی بسته ی مدیران است، بیان کردیم. نحوه استفاده از ثروت طبیعی، یکی از علت های پایداری مشکلاتدر این جلسه میخواهم یک عنوان دیگری را با شما درمیان بگذارم. یکی از علّت های پایداری مشکلات، نحوه ی استفاده از ثروت طبیعی است. ما معتقد هستیم که خدای متعال ثروت طبیعی را در اختیار انسان ها قرار داده است تا با استفاده از آن، ظرفیت ها و استعدادهای انسانی خودشان را شکوفا کنند، در رفاه زندگی کنند و بعد بتوانند به مراتب بالاتری از کمال انسانی بیندیشند و حرکت کنند. استفاده تبعیضی از ثروت طبیعی از ریشه های تاریخی مشکلات جوامع استدر طول تاریخ، یکی از علّت های اصلی آسیب ها و مشکلاتی که در مقدمه برای شما فهرست کردم، نحوه ی استفاده از ثروت طبیعی است. اگر از ثروت طبیعی، بصورت تبعیضی استفاده شود، آن مشکلات را به طور طبیعی ایجاد میکند ابتناء نظریات اقتصادی موجود بر محدودیت ثروت طبیعیاجازه بدهید اینجا نکتهای را یادآوری کنم. امروز نظامها و اندیشههای اقتصادی، مبتنی بر محدودیت ثروت طبیعی هستند. یعنی تمام مکاتب اقتصادی، بر پایه محدودیت ثروت طبیعی شکل گرفتهاند. اما من معتقد هستم که ثروت طبیعی محدود نیست و به تناسب رشد دانش، ظرفیتهای ثروت طبیعی توسعه پیدا میکند. تبعیض در استفاده از ثروت طبیعی ریشه شکل گیری فاصله طبقاتینگاه کنیم و ببینیم ریشه ی شکل گیری فاصله ی طبقاتی کجاست؟ عده ای به ثروت طبیعی دستاندازی کردند و از آن استفاده میکنند و بقیه محروم هستند. نحوه ی استفاده از ثروت طبیعی، میتواند تمام این مشکلات را برطرف کند و بالعکس، تمام مشکلات را مضاعف کند. مثال آن، مسکن است. خدا به اندازه ی کافی، زمین برای همه قرار داده است. اگر ما این زمین را به خوبی مدیریت نکنیم، مردم باید اندوخته ی تمام عمرشان را برای یک آپارتمان بدهند. اما اگر خوب مدیریت کنیم، نیازی به چنین چیزی نیست و مسکن، یک امر طبیعی در دسترس برای همه خواهد بود. اگر خوب استفاده کنیم، همه ی مردم در محیط باز و ویلا زندگی میکنند و اگر بد استفاده کنیم، مردم باید در آپارتمان های تنگ و تاریک زندانی شوند و روان شان تحت تأثیر قرار بگیرد و تربیت خانوادگی دچار مشکل شود. معادن؛ یکی از منابع ثروت طبیعی که اکنون انحصاری استفاده میشودمعادنی که در هر سرزمینی وجود دارد، اگر از این معادن، به صورت انحصاری استفاده شود، فاصله ی طبقاتی ایجاد میشود. اگر احتکار شود، فرصت رشد و شکوفایی را از بین میبرد و فقر بر جامعه حاکم میشود. انرژی، جنگل، معدن، دریا و همه ی ثروت های طبیعی که خدا قرار داده است، به همین ترتیب. انحصار دولتی ثروت طبیعی از ریشه های مشکلات کنونی ایرانایران خودمان را ببینید. در یک دورهای آمدند و گفتند تمام ثروت طبیعی متعلّق به دولت است. بعد از انقلاب هم این تفکر تشدید شد و در انحصار دولت قرار گرفت. یعنی محدودیتهای شدیدی در برابر استفاده از ثروت طبیعی برای مردم وضع شد. وقتی محدودیت میگذاریم، کمیابی پیش میآید، بعد مرغوبیت پیش میآید و بعد فاصله قیمتی پیش میآید. فرض کنید که ما دور شهر یک خط کشیدیم. اینطرف خط، یک قیمت بالایی دارد و ما میخواهیم بگوییم ارزش آنطرف خط، صفر است. ولی صفر نمیماند و یک ارزشی پیدا میکند. عدّهای ترغیب میشوند که بروند آنجا را تصرف کنند و به دلخواه خودشان تقسیمبندی کنند و با یک قیمت بالاتری به مردم بفروشند . ثروت های بزرگ در ۱۰۰ سال اخیر محصول تصرف زمین های دولتی و فروختن آنها به مردمدر جریان شکل گیری حاشیه نشینی، تصرّف زمین های دولتی و فروختن با قیمت بالا به مردم، معنا و فرصت اجرا پیدا میکند. تمام ثروت های بزرگی که طی ۱۰۰ سال اخیر در ایران شکل گرفته، محصول تصرّف زمین های عمومی، تغییر کاربری و فروختن به مردم است. حالا من نمی خواهم وارد تبعات اجتماعی آن شوم. معمولاً اینها قواعد شهرسازی را رعایت نمی کنند و برای اینکه حداکثر استفاده را بکنند، فضای کافی برای خدمات عمومی نمیدهند و بدتر از آن، کسانیکه میخرند، چون غیرقانونی است، مجوز برای ساخت وساز پیدا نمی کنند و مجبورند که قاچاقی بسازند. وقتی قاچاقی می سازند، ضوابط فنی و مهندسی ساخت وساز را رعایت نمی کنند. یعنی ثروت مردم و ثروت ملّی، تبدیل به ساختمانی میشود که ناپایدار و سست است. شکل گیری روابط ناصحیح با بدنه حکومت نتیجه انحصار دولتی در منابع طبیعیبدتر از همه ی این ها، روابط ناصحیحی با بدنه ی ساختار حکومت شکل می گیرد. یعنی آن مأمورینی که باید کنترل کنند، مأمورینی که باید سند صادر کنند، مأمورینی که باید تأیید کنند، در نتیجه آلودگی وارد سازمان میشود. از طرف دیگر چون دولت زمین ها را تصاحب و احتکار کرده است، مردم هرکجا که می خواهند فعالیت کنند، به راحتی زمین در اختیارشان قرار نمی گیرد و بسیاری از فرصت ها از بین می رود و از آن جایی که به خاطر این احتکار و انحصار، هزینه ی تمام شده بالا می رود، مردم یاد می گیرند و به جای اینکه یک کار پایداری مانند کشاورزی و کارخانه داری و فعالیت های پایدار اقتصادی انجام بدهند، به سمت فعالیت های گذرای اقتصادی سوق داده می شوند. رانت انحصاری در بخش معادنخداوند ثروت عظیمی در اختیار انسان قرار داده است. معادن هم همینگونه است. بسیاری از معادن کشور در انحصار عدهی خاصی قرار گرفته است. حتی دولت اطلاع دقیقی از میزان برداشت از آن ها ندارد و آن سهم مالکانهای که به دولت میدهند، شاید کمتر از یکدرصد ارزش واقعی آن مواد معدنی است. فاصلهی طبقاتی از کجا درست میشود؟ یک عدهای از ثروت طبیعی، بهرهی بسیار بالایی میبرند و اکثریت مردم، محروم هستند. ما الان معادنی را در ایران داریم که در اختیار عده ی خاصی است که به راحتی تولید می کنند. یعنی حداکثر ۵ دلار هزینه می کنند، مواد معدنی استخراج و بارگیری میشود و به بندر میرود. اما همان جا ۹۰-۸۰ دلار در ازای هر تن فروخته میشود. این مابه التفاوت مال چه کسی است؟ در جیب یک عده خاصی می رود و تا زمانی که این مابه التفاوت هست، آیا کسی حاضر است کارخانه بزند؟ زحمت بکشد و در عرض ۲۰- ۱۵ سال سرمایه اش را برگرداند؟ وقتی ثروت طبیعی در انحصار و احتکار دولت قرار میگیرد، رانت ها شکل می گیرد. توزیع تبعیضی انرژیبرویم سراغ انرژی. کلّ انرژی در اختیار دولت است. دولت میخواهد آن را توزیع کند. چگونه توزیع میکند؟ کلاً توزیع ارزش انرژی در کشور ما تبعیضی است. یک بخش کوچکی از آن به صورت یارانه ها، مساوی توزیع شد - که همان را هم اصرار دارند تبعیضی کنند- بقیه اش تبعیضی است. کسی که بیشتر مصرف میکند، بیشتر [یارانه] می برد، وقتی بیشتر بُرد، یعنی دارد هزینه ی کمتری برای فعالیت ها و بهره مندی خودش می پردازد و ثروتش ذخیره میشود. بعد از یکسال، دو سال، سی سال و پنجاه سال، فاصله طبقاتی ایجاد میشود. شما از آن طرف محاسبه کنید. فرض کنید دولت دارد به یک خانواده ای ماهیانه، ۷ میلیون تومان یارانه انرژی میدهد و به خانواده ی دیگری چیزی نمی دهد. آن خانواده ای که ماهی ۷ میلیون تومان می گیرد، در طی ۱۰ سال، فاصله ی ثروتی اش با آن خانواده ای که چیزی نمی گیرد چقدر خواهد شد؟ معادن و جنگل ها و زمین های حاصل خیز و دریاها هم همین است. در حالیکه ما معتقد هستیم خدا ثروت های طبیعی را برای همه ی انسان ها قرار داده و همه حق مساوی دارند. نحوه استفاده از ثروت طبیعی ریشه مشکلات در کل دنیاستیکی از عوامل اصلی آن مشکلات و آسیب هایی که در جلسه ی اول عرض کردم، نحوه ی استفاده از ثروت طبیعی است. نه تنها در ایران، بلکه در اکثر کشورهای دنیا، استفاده از ثروت طبیعی، به صورت تبعیضی است. در ایران، ثروت طبیعی دو مرتبه تبعیض ایجاد میکنددر کشور ما بخصوص، عواید استفاده از ثروت طبیعی یا حق مالکانه، وارد بودجه دولت میشود. یکبار اینجا تبعیضی توزیع شده، یعنی کسی که از آن معدن یا انرژی استفاده کرده و دارد تبعیضی میبرد، بعد که وارد بودجه ی دولت میشود، دولت بودجه اش را چگونه توزیع میکند؟ آیا دولت خدماتش را یکسان به ۸۰ میلیون نفر میدهد؟ خیر. باز هم تبعیضی است یعنی دوبار تبعیض به آن میخورد. بهره برداری تبعیضی از مواد خام یکی دیگر از زمینه های استفاده ی منابع طبیعیپالایشگاه ها و پتروشیمی های کشور، از بخش مهمّی از گاز و خوراک انرژی با قیمت خیلی پایینی که دارند، استفاده می کنند. بسیای از کارخانجات فولاد و کارخانجاتی که از ماده ی اولیه ی معدنی استفاده می کنند، نیز ماده ی اولیه را به قیمت خیلی پایینی می گیرند. اما محصولشان را به قیمت جهانی می فروشند. الان سنگ آهنی که تولید می کنند، کیلویی ۱۰ تومان هم به دولت نمی دهند. همین سنگ آهنی که ۵۶ تا ۶۰ درصد آن آهن است، یک سیری را طی میکند و تبدیل به میلگرد یا تیرآهن میشود و کیلویی ۱۶-۱۵ هزار تومان فروخته میشود. از این ۱۶ هزار تومان، چه مقدارش قیمت خود همان ماده ی اولیه است؟ نُرم آن در دنیا، حداقل ۵۰ درصد آن، قیمت ماده ی اولیه است. ولی اینجا فقط۱۰ تومان است که آن هم خرج کارهایی می شود که دولت باید به معادن خدمات بدهد. معدن مس، سنگ گچ و سنگ آهک و سایر معادن هم همینطور است، ۸۰-۷۰ درصد جدول مندلیف که در کشور داریم، همینطور است. این یک کار تبعیضی است. اجازه تاسیس پتروشیمی و پالایشگاه تبعیضی داده میشودالان گاز به یک قیمت بسیار پایین داده میشود، با این توجیه که ما باید از تولید داخل حمایت کنیم. گاز، مزیّت نسبی ما در اقتصاد است. بله! گاز مزیّت نسبی ما در اقتصاد است ولی مال چه کسی است؟ مال همه ملّت است. جالب است که ساختارهای دولت وقتی میخواهد اجازه تأسیس پتروشیمی یا پالایشگاه بدهد، به عده ی خاصی می دهد، که آن را بعداً بحث می کنیم. اینکه ساختار دولت چگونه فرصت ها را تبعیضی توزیع میکند و موجب فاصله طبقاتی، بیکاری و آن مشکلات میشود. دولت بذر شکاف طبقاتی را با ایجاد تبعیض در استفاده از ثروت طبیعی کاشته، ولی در میوه و شاخه میخواهد با آن مبارزه کنداگر دولت میخواهد گاز را به همه ارزان بدهد، خب بدهد. ولی آیا به همه میدهد؟ خیر! یک عدّه خاصی میگیرند. این فاصلهی قیمت پایین با قیمتهای جهانی، یک رانت عظیم است، مال کیست؟ وقتی به یک عدهی خاصی اختصاص می دهیم، آن عده ی خاص هم ممکن است آدم های بدی نباشند. کسانی که معادن را بهره برداری می کنند، معنایش این نیست که آدم های بدی هستند یا دلسوز کشور نیستند. اما ما داریم جوری مدیریّت می کنیم که از آن پایه، این ثروت طبیعی دارد تبعیضی توزیع میشود و بعد می خواهیم بیاییم انتهای خط و با فاصله طبقاتی مبارزه کنیم. افراد را بگیریم و زندانی یا اعدام کنیم! اینطوری که نمی شود، ما باید پایه را حل کنیم. توزیع نابرابر ثروت طبیعی، مانع رشد اجتماعیثروت طبیعی، متعلق به آحاد مردم است و آن ارزش ذاتی اش، «نه آن چیزی که مردم می روند زحمت می کشند و روی آن کار می کنند»، به طور مساوی برای همه است. ولی به محض آنکه از مساوی بودن بیرون آمد، تبدیل به یک امتیاز ویژه، عامل فاصله طبقاتی و عامل کشتن خلاقیت ها می شود. اصلا ً نظام مدیریّتی در چنین شرایطی رشد نمی کند چون درآمدها سرشار است. وقتی درآمدهای سرشار، بدون ارتقای دانش مدیریّتی و زحمت کشیدن ها و بیخوابی کشیدن ها به دست بیاید، کدام فردی حاضر است مسیر دوم را انتخاب کند؟ خلاصه سخنعرضم را خلاصه میکنم؛ یکی از عوامل اصلی نابسامانی ها، نحوه ی استفاده از ثروت طبیعی است. ثروت طبیعی ای که متعلّق به همه است، وقتی در چند لایه ی پی درپی، به خاطر انحصار، احتکار و به خاطر اینکه دولت، برنامه ای ندارد، تبعیضی استفاده میشود و مشکل ایجاد میکند. و بعد ما میخواهیم با کمیته امداد و مواساات و ... مسئله را حل کنیم. یا در بهترین حالت، روی افراد اسم سلطان بگذاریم و آبروی افراد را ببریم و برخورد کنیم. این ها روش های درستی نیست. باید سراغ ریشه ها رفت و مسائل را از ریشه درمان کرد.
|
منبع : کتاب نظریه مدیریت ایرانی
|