مدیریت ایرانی

منابع طبیعی (بخش اول)

منابع طبیعی

چیکده درس ‏گفتار

  • یکی از علّت های اصلی آسیب ها و مشکلات پایدار ایران، نحوه‏ ی استفاده از ثروت طبیعی است.
  • تمام ثروت های بزرگی که طی ۱۰۰ سال اخیر در ایران شکل گرفته، محصول تصرّف زمین‏ های عمومی، تغییر کاربری و فروختن به مردم است.
  • بسیاری از معادن کشور در انحصار عده‏ ی خاصی قرار گرفته است. حتی دولت اطلاع دقیقی از میزان برداشت از آن‌ها هم ندارد و آن سهم مالکانه ای که به دولت می ‏دهند، شاید کمتر از یک درصد ارزش واقعی آن مواد معدنی است.
  • کلاً توزیع ارزش انرژی در کشور ما تبعیضی است. یک بخش کوچکی از آن به صورت یارانه ها، مساوی توزیع شد - که همان را هم اصرار دارند تبعیضی کنند- بقیه ‏اش تبعیضی است.
  •  ثروت طبیعی، متعلق به آحاد مردم است و آن ارزش ذاتی اش، «نه آن چیزی که مردم می روند زحمت می کشند و روی آن کار میکنند»، به طور مساوی برای همه است.
  • در کشور ما در گذشته منابع طبیعی، آزاد بود. یعنی هرکس که توانمندی داشت، زمین‏ها و مراتع بیشتر یا معادن بیشتری را در اختیار میگرفت و استفاده میکرد و دیگران توانایی و اجازهی تعرّض نداشتند.
  • در دوران پهلوی دوم، تحت عنوان «انقلاب سفید شاه و ملّت»، مصوباتی را گذراندند و اعمال کردند که کل ثروت طبیعی، تحت اختیار دولت قرار گرفت.
  • در انقلاب هم پاسخی که به توزیع منابع طبیعی داده شد، همان پاسخ قبلی بود ولی با یک شدّت بالاتر. همان اخذ زمین های بزرگ و خرد کردن ادامه پیدا کرد. حتی یک گام جلوتر رفتند و گفتند دامداران نباید از جنگل‏ها استفاده کنند.
  • ما فکر میکنیم پاسخ باید انسانمحور باشد نه حکومتمحور یا دولتمحور. همهی مردم در منابع طبیعی شریک هستند.

متن درس‏ گفتار

ما در چند جلسه‏‏‏‏‏‏ ی گذشته نگاهی به مشکلات پایدار در ایران داشتی. عمدتاً مطالعه و بحث موردی ما روی ایران است و یکی از علّت ‏ها را که همان چرخش مدیران و شکل گیری حلقه‏‏‏‏‏‏ ی بسته ‏‏‏‏‏‏ی مدیران است، بیان کردیم.

نحوه استفاده از ثروت طبیعی، یکی از علت های پایداری مشکلات

در این جلسه می‏خواهم یک عنوان دیگری را با شما درمیان بگذارم. یکی از علّت‏ های پایداری مشکلات، نحوه‏‏‏‏‏‏ ی استفاده از ثروت طبیعی است. ما معتقد هستیم که خدای متعال ثروت طبیعی را در اختیار انسان ‏ها قرار داده است تا با استفاده از آن، ظرفیت ‏ها و استعدادهای انسانی خودشان را شکوفا کنند، در رفاه زندگی کنند و بعد بتوانند به مراتب بالاتری از کمال انسانی بیندیشند و حرکت کنند.

استفاده تبعیضی از ثروت طبیعی از ریشه ‏های تاریخی مشکلات جوامع است

در طول تاریخ، یکی از علّت‏ های اصلی آسیب‏ ها و مشکلاتی که در مقدمه برای شما فهرست کردم، نحوه‏‏‏‏‏‏ ی استفاده از ثروت طبیعی است. اگر از ثروت طبیعی، بصورت تبعیضی استفاده شود، آن مشکلات را به‏ طور طبیعی ایجاد می‏کند

ابتناء نظریات اقتصادی موجود بر محدودیت ثروت طبیعی

اجازه بدهید اینجا نکتهای را یادآوری کنم. امروز نظامها و اندیشههای اقتصادی، مبتنی بر محدودیت ثروت طبیعی هستند. یعنی تمام مکاتب اقتصادی، بر پایه محدودیت ثروت طبیعی شکل گرفتهاند. اما من معتقد هستم که ثروت طبیعی محدود نیست و به تناسب رشد دانش، ظرفیتهای ثروت طبیعی توسعه پیدا میکند.

تبعیض در استفاده از ثروت طبیعی ریشه شکل گیری فاصله طبقاتی

نگاه کنیم و ببینیم ریشه ‏‏‏‏‏‏ی شکل‏ گیری فاصله‏‏‏‏‏‏ ی طبقاتی کجاست؟ عده ‏ای به ثروت طبیعی دست‏اندازی کردند و از آن استفاده می‏کنند و بقیه محروم هستند. نحوه‏‏‏‏‏‏ ی استفاده از ثروت طبیعی، می‏تواند تمام این مشکلات را برطرف کند و بالعکس، تمام مشکلات را مضاعف کند. مثال آن، مسکن است. خدا به اندازه ‏‏‏‏‏‏ی کافی، زمین برای همه قرار داده است. اگر ما این زمین را به‏ خوبی مدیریت نکنیم، مردم باید اندوخته‏ ی تمام عمرشان را برای یک آپارتمان بدهند. اما اگر خوب مدیریت کنیم، نیازی به چنین چیزی نیست و مسکن، یک امر طبیعی در دسترس برای همه خواهد بود. اگر خوب استفاده کنیم، همه ‏‏‏‏‏‏ی مردم در محیط باز و ویلا زندگی می‏کنند و اگر بد استفاده کنیم، مردم باید در آپارتمان‏ های تنگ و تاریک زندانی شوند و روان‏ شان تحت تأثیر قرار بگیرد و تربیت خانوادگی دچار مشکل شود.

معادن؛ یکی از منابع ثروت طبیعی که اکنون انحصاری استفاده می‏شود

معادنی که در هر سرزمینی وجود دارد، اگر از این معادن، به ‏صورت انحصاری استفاده شود، فاصله ‏‏‏‏‏‏ی طبقاتی ایجاد می‏شود. اگر احتکار شود، فرصت رشد و شکوفایی را از بین می‏برد و فقر بر جامعه حاکم می‏شود. انرژی، جنگل، معدن، دریا و همه ‏‏‏‏‏‏ی ثروت‏ های طبیعی که خدا قرار داده است، به‏ همین ترتیب.

انحصار دولتی ثروت طبیعی از ریشه ‏های مشکلات کنونی ایران

ایران خودمان را ببینید. در یک دورهای آمدند و گفتند تمام ثروت طبیعی متعلّق به دولت است. بعد از انقلاب هم این تفکر تشدید شد و در انحصار دولت قرار گرفت. یعنی محدودیتهای شدیدی در برابر استفاده از ثروت طبیعی برای مردم وضع شد. وقتی محدودیت می‌گذاریم، کمیابی پیش میآید، بعد مرغوبیت پیش میآید و بعد فاصله قیمتی پیش میآید. فرض کنید که ما دور شهر یک خط کشیدیم. اینطرف خط، یک قیمت بالایی دارد و ما میخواهیم بگوییم ارزش آنطرف خط، صفر است. ولی صفر نمیماند و یک ارزشی پیدا میکند. عدّهای ترغیب میشوند که بروند آنجا را تصرف کنند و به دلخواه خودشان تقسیمبندی کنند و با یک قیمت بالاتری به مردم بفروشند .

ثروت های بزرگ در ۱۰۰ سال اخیر محصول تصرف زمین‏ های دولتی و فروختن آن‏ها به مردم

در جریان شکل‏ گیری حاشیه ‏نشینی، تصرّف زمین‏ های دولتی و فروختن با قیمت بالا به مردم، معنا و فرصت اجرا پیدا می‏کند. تمام ثروت ‏های بزرگی که طی ۱۰۰ سال اخیر در ایران شکل گرفته، محصول تصرّف زمین‏ های عمومی، تغییر کاربری و فروختن به مردم است. حالا من نمی‏ خواهم وارد تبعات اجتماعی آن شوم. معمولاً این‏ها قواعد شهرسازی را رعایت نمی ‏کنند و برای این‏که حداکثر استفاده را بکنند، فضای کافی برای خدمات عمومی نمی‏دهند و بدتر از آن، کسانی‏که می‏خرند، چون غیرقانونی است، مجوز برای ساخت ‏وساز پیدا نمی ‏کنند و مجبورند که قاچاقی بسازند. وقتی قاچاقی می‏ سازند، ضوابط فنی و مهندسی ساخت‏ و‏ساز را رعایت نمی‏ کنند. یعنی ثروت مردم و ثروت ملّی، تبدیل به ساختمانی می‏شود که ناپایدار و سست است.

شکل ‏گیری روابط ناصحیح با بدنه حکومت نتیجه انحصار دولتی در منابع طبیعی

بدتر از همه ‏‏‏‏‏‏ی این‏ ها، روابط ناصحیحی با بدنه‏‏‏‏‏‏ ی ساختار حکومت شکل می ‏گیرد. یعنی آن مأمورینی که باید کنترل کنند، مأمورینی که باید سند صادر کنند، مأمورینی که باید تأیید کنند، در نتیجه آلودگی وارد سازمان می‏شود. از طرف دیگر چون دولت زمین‏ ها را تصاحب و احتکار کرده است، مردم هرکجا که می‏ خواهند فعالیت کنند، به ‏راحتی زمین در اختیارشان قرار نمی ‏گیرد و بسیاری از فرصت‏ ها از بین می ‏رود و از آن ‏جایی که به ‏خاطر این احتکار و انحصار، هزینه‏‏‏‏‏‏ ی تمام ‏شده بالا می‏ رود، مردم یاد می‏ گیرند و به‏ جای این‏که یک کار پایداری مانند کشاورزی و کارخانه ‏داری و فعالیت‏ های پایدار اقتصادی انجام بدهند، به‏ سمت فعالیت‏ های گذرای اقتصادی سوق داده می‏ شوند.

رانت انحصاری در بخش معادن

خداوند ثروت عظیمی در اختیار انسان قرار داده است. معادن هم همینگونه است. بسیاری از معادن کشور در انحصار عده‏‏‏‏‏‏ی خاصی قرار گرفته است. حتی دولت اطلاع دقیقی از میزان برداشت از آن ها ندارد و آن سهم مالکانهای که به دولت میدهند، شاید کمتر از یکدرصد ارزش واقعی آن مواد معدنی است. فاصله‏‏‏‏‏‏ی طبقاتی از کجا درست میشود؟ یک عدهای از ثروت طبیعی، بهره‏‏‏‏‏‏ی بسیار بالایی میبرند و اکثریت مردم، محروم هستند. ما الان معادنی را در ایران داریم که در اختیار عده‏‏‏‏‏‏ ی خاصی است که به‏ راحتی تولید می‏ کنند. یعنی حداکثر ۵ دلار هزینه می‏ کنند، مواد معدنی استخراج و بارگیری می‏شود و به بندر می‏رود. اما همان‏ جا ۹۰-۸۰ دلار در ازای هر تن فروخته می‏شود. این مابه ‏التفاوت مال چه کسی است؟ در جیب یک عده خاصی می‏ رود و تا زمانی که این مابه ‏التفاوت هست، آیا کسی حاضر است کارخانه بزند؟ زحمت بکشد و در عرض ۲۰- ۱۵ سال سرمایه ‏اش را برگرداند؟ وقتی ثروت طبیعی در انحصار و احتکار دولت قرار می‏گیرد، رانت‏ ها شکل می‏ گیرد.

توزیع تبعیضی انرژی

برویم سراغ انرژی. کلّ انرژی در اختیار دولت است. دولت می‏خواهد آن را توزیع کند. چگونه توزیع می‏کند؟ کلاً توزیع ارزش انرژی در کشور ما تبعیضی است. یک بخش کوچکی از آن به‏ صورت یارانه‏ ها، مساوی توزیع شد - که همان را هم اصرار دارند تبعیضی کنند- بقیه‏ اش تبعیضی است. کسی که بیشتر مصرف می‏کند، بیشتر [یارانه] می ‏برد، وقتی بیشتر بُرد، یعنی دارد هزینه ‏‏‏‏‏‏ی کمتری برای فعالیت‏ ها و بهره‏ مندی خودش می‏ پردازد و ثروتش ذخیره می‏شود. بعد از یک‏سال، دو سال، سی سال و پنجاه سال، فاصله طبقاتی ایجاد می‏شود. شما از آن طرف محاسبه کنید. فرض کنید دولت دارد به یک خانواده‏ ای ماهیانه، ۷ میلیون تومان یارانه انرژی می‏دهد و به خانواده‏‏‏‏‏‏ ی دیگری چیزی نمی ‏دهد. آن خانواده‏ ای که ماهی ۷ میلیون تومان می‏ گیرد، در طی ۱۰ سال، فاصله ‏‏‏‏‏‏ی ثروتی‏ اش با آن خانواده ‏ای که چیزی نمی ‏گیرد چقدر خواهد شد؟ معادن و جنگل ‏ها و زمین‏ های حاصل‏ خیز و دریاها هم همین است. در حالی‏که ما معتقد هستیم خدا ثروت‏ های طبیعی را برای همه‏‏‏‏‏‏ ی انسان‏ ها قرار داده و همه حق مساوی دارند.

نحوه استفاده از ثروت طبیعی ریشه مشکلات در کل دنیاست

یکی از عوامل اصلی آن مشکلات و آسیب ‏هایی که در جلسه‏‏‏‏‏‏ ی اول عرض کردم، نحوه ‏‏‏‏‏‏ی استفاده از ثروت طبیعی است. نه تنها در ایران، بلکه در اکثر کشورهای دنیا، استفاده از ثروت طبیعی، به ‏صورت تبعیضی است.

در ایران، ثروت طبیعی دو مرتبه تبعیض ایجاد می‏کند

در کشور ما بخصوص، عواید استفاده از ثروت طبیعی یا حق مالکانه، وارد بودجه دولت میشود. یکبار این‏جا تبعیضی توزیع شده، یعنی کسی که از آن معدن یا انرژی استفاده کرده و دارد تبعیضی می‏برد، بعد که وارد بودجه‏‏‏‏‏‏ ی دولت می‏شود، دولت بودجه ‏اش را چگونه توزیع می‏کند؟ آیا دولت خدماتش را یکسان به ۸۰ میلیون نفر می‏دهد؟ خیر. باز هم تبعیضی است یعنی دوبار تبعیض به آن می‏خورد.

بهره برداری تبعیضی از مواد خام یکی دیگر از زمینه ‏های استفاده ‏ی منابع طبیعی

پالایشگاه ‏ها و پتروشیمی‏ های کشور، از بخش مهمّی از گاز و خوراک انرژی با قیمت خیلی پایینی که دارند، استفاده می‏ کنند. بسیای از کارخانجات فولاد و کارخانجاتی که از ماده ‏‏‏‏‏‏ی اولیه ‏‏‏‏‏‏ی معدنی استفاده می‏ کنند، نیز ماده‏‏‏‏‏‏ ی اولیه را به قیمت خیلی پایینی می‏ گیرند. اما محصول‏شان را به قیمت جهانی می‏ فروشند. الان سنگ آهنی که تولید می ‏کنند، کیلویی ۱۰ تومان هم به دولت نمی ‏دهند. همین سنگ آهنی که ۵۶ تا ۶۰ درصد آن آهن است، یک سیری را طی می‏کند و تبدیل به میلگرد یا تیرآهن می‏شود و کیلویی ۱۶-۱۵ هزار تومان فروخته می‏شود. از این ۱۶ هزار تومان، چه مقدارش قیمت خود همان ماده‏‏‏‏‏‏ ی اولیه است؟ نُرم آن در دنیا، حداقل ۵۰ درصد آن، قیمت ماده ‏‏‏‏‏‏ی اولیه است. ولی اینجا فقط۱۰ تومان است که آن هم خرج کارهایی می ‏شود که دولت باید به معادن خدمات بدهد. معدن مس، سنگ گچ و سنگ آهک و سایر معادن هم همین‏طور است، ۸۰-۷۰ درصد جدول مندلیف که در کشور داریم، همین‏طور است. این یک کار تبعیضی است.

اجازه تاسیس پتروشیمی و پالایشگاه تبعیضی داده می‏شود

الان گاز به یک قیمت بسیار پایین داده می‏شود، با این توجیه که ما باید از تولید داخل حمایت کنیم. گاز، مزیّت نسبی ما در اقتصاد است. بله! گاز مزیّت نسبی ما در اقتصاد است ولی مال چه کسی است؟ مال همه ملّت است. جالب است که ساختارهای دولت وقتی می‏خواهد اجازه تأسیس پتروشیمی یا پالایشگاه بدهد، به عده‏‏‏‏‏‏ ی خاصی می‏ دهد، که آن را بعداً بحث می ‏کنیم. این‏که ساختار دولت چگونه فرصت‏ ها را تبعیضی توزیع می‏کند و موجب فاصله طبقاتی، بیکاری و آن مشکلات می‏شود.

دولت بذر شکاف طبقاتی را با ایجاد تبعیض در استفاده از ثروت طبیعی کاشته، ولی در میوه و شاخه می‏خواهد با آن مبارزه کند

اگر دولت میخواهد گاز را به همه ارزان بدهد، خب بدهد. ولی آیا به همه میدهد؟ خیر! یک عدّه خاصی میگیرند. این فاصله‏‏‏‏‏‏ی قیمت پایین با قیمتهای جهانی، یک رانت عظیم است، مال کیست؟ وقتی به یک عده‏‏‏‏‏‏ی خاصی اختصاص می‏ دهیم، آن عده ‏‏‏‏‏‏ی خاص هم ممکن است آدم‏ های بدی نباشند. کسانی که معادن را بهره‏ برداری می‏ کنند، معنایش این نیست که آدم‏ های بدی هستند یا دلسوز کشور نیستند. اما ما داریم جوری مدیریّت می‏ کنیم که از آن پایه، این ثروت طبیعی دارد تبعیضی توزیع می‏شود و بعد می‏ خواهیم بیاییم انتهای خط و با فاصله طبقاتی مبارزه کنیم. افراد را بگیریم و زندانی یا اعدام کنیم! اینطوری که نمی ‏شود، ما باید پایه را حل کنیم.

توزیع نابرابر ثروت طبیعی، مانع رشد اجتماعی

ثروت طبیعی، متعلق به آحاد مردم است و آن ارزش ذاتی‏ اش، «نه آن چیزی که مردم می‏ روند زحمت می‏ کشند و روی آن کار می ‏کنند»، به ‏طور مساوی برای همه است. ولی به‏ محض آنکه از مساوی بودن بیرون آمد، تبدیل به یک امتیاز ویژه، عامل فاصله طبقاتی و عامل کشتن خلاقیت ‏ها می‏ شود. اصلا ً نظام مدیریّتی در چنین شرایطی رشد نمی‏ کند چون درآمدها سرشار است. وقتی درآمدهای سرشار، بدون ارتقای دانش مدیریّتی و زحمت کشیدن‏ ها و بی‏خوابی کشیدن‏ ها به‏ دست بیاید، کدام فردی حاضر است مسیر دوم را انتخاب کند؟

خلاصه سخن

عرضم را خلاصه می‏کنم؛ یکی از عوامل اصلی نابسامانی‏ ها، نحوه ‏‏‏‏‏‏ی استفاده از ثروت طبیعی است. ثروت طبیعی ‏ای که متعلّق به همه است، وقتی در چند لایه‏‏‏‏‏‏ ی پی‏ در‏پی، به ‏خاطر انحصار، احتکار و به ‏خاطر این‏که دولت، برنامه‏ ای ندارد، تبعیضی استفاده می‏شود و مشکل ایجاد می‏کند. و بعد ما می‏خواهیم با کمیته امداد و مواساات و ... مسئله را حل کنیم. یا در بهترین حالت، روی افراد اسم سلطان بگذاریم و آبروی افراد را ببریم و برخورد کنیم. این ها روش‏ های درستی نیست. باید سراغ ریشه ‏ها رفت و مسائل را از ریشه درمان کرد.

 

منبع : کتاب نظریه مدیریت ایرانی

 

{{ message_need_to_login }}
{{language.message_not_empty}}
{{count_of_comments}} 
{{massage_and_class_chat.message}}
{{massage_and_class_tariff.message}}