مدیریت ایرانی مقدمه ای بر مبانی ایده مدیریت محور
|
معرفی بحث مبانی نظریه مدیریت ایرانی تا به اینجا مباحثی را پیرامون مدیریّت مطرح کردیم. موضوعات خاصی را هم مورد بررسی، ارزیابی و کندوکاو قرار دادیم. از این جلسه به بعد میخواهیم در مورد مبانی صحبت کنیم. نظریه، رویکرد یا ایدهبحثی که مطرح کردیم هنوز نمیتواند در قالب یک نظریه صورت بندی شود بلکه بیشتر یک رویکرد با یک ایده ی مرکزی است. اما صرفاً بابت اسم گذاری، اسم آن را «نظریه» گذاشتهایم. بحث ما تلاش برای صورت بندی اجمالی یک تجربه مدیریتی استمعلوم است که تمام مکاتب مدیریّتی از دل یک سلسله تجربیّات مدیریّتی جوانه زدهاند. برای ما نیز همینطور است زیرا یک دوره طولانی تجربه داریم و مطالعات و مباحث سنگینی نیز در کنار آن داشتهایم. اما خاستگاه اصلی، تجربیات بوده است. فهم تجربی از ضرورت اتکاء به مبانیمن از دل این تجربیات به این نتیجه رسیدهام که بین روشهای مدیریّت، مکاتب مدیریّت و رویکردهای مدیریّتی، با مبانی نظری مانند نوع نگاه به انسان، جهان، خدا، حکومت، مردم و روابط اینها، ارتباط وجود دارد. تمام کسانیکه در زمینه مدیریّت نظریه دادهاند یا مکتبی را مطرح کردهاند، با یک نگاه خاص به موضوعات مذکور، نظریهی خود را پایهگذاری کردهاند. بخش قبل، مورد کاوی آسیب شناسانهسطوح بحث ما در این سلسله بحثها دوتاست. بخش اول تجربیات مدیریّتی بود که با موردکاویها و موردپژوهیهای خاص همراه بود. البته تعداد آن موارد خیلی بیشتر بود ولی برای اختصار آنها را در چند عنوان محدود کردم. در کنار تجربیات خود، تجربیات دیگران را نیز در نظر گرفتیم. لذا بخش اول مجموعاً تجربی بود. معرفی بخش دوم نظریه مدیریت ایرانیبخش دوم به طرح مبانی نظریِ نوع نگاه ما در مدیریّت کشور اختصاص دارد. مانند نگاه به انسان، نگاه به جامعه، نگاه به رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با جهان، رابطه انسان با سایر انسانها، مسائل جهانی و مسائل بین المللی. در قسمت پایانی به حقوق اساسی انسان و حقوق اساسی جامعه میرسیم که برآمده از نوع نگاه ما به انسان، خدا، جامعه و جهان است. در آن بخش دوباره مباحث اساسی انسانی و حقوق اساسی انسان را طرح میکنیم که پایه ی اداره جامعه و پایه پیشنهادهای قبلیمان در رابطه با مدیریّتِ موارد خاص را تشکیل میدهند. فهم های تجربی را از دل تخصص های گوناگون عبور داده ایممن تخصص فلسفی، عرفانی و کلامی ندارم. مباحث عمدتاً بر اساس تجربیات خودم و البته مطالعه ی تجربیات دیگران در عرصه مدیّریت است. اما طی حدود هشت سال اخیر، جلسات فشرده، متعدّد و گوناگون با اهل نظر داشتهایم. با دوستانی که در زمینه فلسفه، عرفان نظری، مدیریّت، اقتصاد و بخشهای گوناگونِ مورد نیاز جامعه تخصص دارند و صاحب نظر هستند، جلسات مفصّل داشتهایم. بعضاً جلسات پنج ساعته که هر هفته تکرار شده است. تلاش برای اتصال میان تجربیات مدیریتی با مبانی نظریمن با دریافت اینها، اتصالی بین تجربیات و مبانی نظری در مورد انسان، خدا، جامعه و روابط آنها برقرار کردهام. تأکید میکنم که من تحصیلات فلسفی ندارم. تحصیلات علوم انسانی ندارم. اینکه چگونه این مباحث صورتبندی بشود، طبقهبندی بشود و در قالبهای جدیدی که معمولاً یک نظریه را در معرض مقایسه با اندیشه دیگران قرار میدهد، جای بگیرد، کار اهل فنّ است. دعوت از متخصصین برای تکمیل مباحثمن همینجا از همهی متخصصان بهخصوص کسانیکه در زمینهی مدیریّت، در زمینهی مبانی و فلسفه صاحب نظر هستند، دعوت میکنم که مشارکت کنند، کمک کنند، صورتبندی کنند، طبقهبندی کنند، شکل بدهند، مقایسه کنند و کمک کنند به تکمیل بحث. فهم های تجربی من، متعلق به خودم نیستبالاخره یک کسی که زندگیاش مال مردم ایران بوده است، یعنی من از خودم منابعی نگذاشتم تا تجربه کنم، بلکه فرصتهایی بوده است که ملّت در اختیار من قرار داده است و قریب به سی سال تجربه کردهام و به بهبود کار علاقمند بودهام. به استفاده از دانش در ارتقاء مدیریّت علاقمند بودهام. ملّت هزینه کرده است. در واقع به نوعی معتقدم اگر چیزی دارم و فهمی دارم این متعلّق به همه است. متعلّق به ملّت است. همچنان شاگردماین را با صاحب نظران در میان گذاشتهام. آنها هم کمک کنند اصلاح بشود، تکمیل بشود، نقد کنند. بنده استقبال میکنم و بدانید که همچنان خودم را در محضر اساتید و صاحبنظران رشتههای گوناگونِ مدیریت و علوم انسانی دانشجوی سال اول و بلکه شاگرد کلاس اول میدانم. حتماً از آنها تشکر میکنم. قلباً تشکر میکنم و حتماً مطالب بسیار زیادی را همچنان از آنها فرا خواهم گرفت.
|
منبع : کتاب نظریه مدیریت ایرانی
|