مدیریت ایرانی توسعه علمی
|
توسعه علمی چکیده درس گفتار
متن درس گفتاردر ادامه بحثهای گذشته، میخواهیم در مورد دانش و توسعهی علمی صحبت کنیم. تعریف دانش و گستره آندانش یک حقیقت آسمانی است. دانش، نور است. انسان بدون دانش هیچ اقدامی نمیتواند انجام بدهد. هیچ قدمی رو به جلو نمیتواند بردارد. هر انسانی هرکاری میکند، مبتنی بر یک دانش است. هر نوع پیشرفت و هر نوع کمال انسان منوط به توسعه ی علمی است. علم ابعاد گوناگون و زمینههای مختلفی دارد. وقتی ما میگوییم علم، از فلسفه و عرفان شروع میشود تا حوزه علوم انسانی و اجتماعی و تا فیزیک و علوم پایه را در بر میگیرد. همه ی اینها برای انسان و جامعه لازم است. ضرورت حرکت در مرزهای دانشاگر یک انسانی در مرزهای دانش حرکت نکند، انسانیّت او دچار مشکل میشود، زیرا از ظرفیتهای خودش نمیتواند استفاده کند. همینطور یک جامعه و یا یک ملّت برای اینکه بتواند پیشرفت کند و آمال و آرزوهای خودش را محقق کند، به توسعه ی علمی نیاز دارد. علم، نامحدود استعلم حد و مرزی ندارد. ابعاد خاصی هم ندارد. هم تعداد ابعادش بی نهایت است و هم هر بعد آن بی نهایت است. فرض کنید در زمینه ی فیزیک، صدهزار سال تلاش کنیم، باز در سال صدهزار و یکم، زمینههای گستردهتری برای ما باز میشود. این ویژگی دانش است. هرقدر دانش جلو میرود، میفهمیم که دنیای دانش وسیعتر است و عرصههای جدیدی باز میشود. علوم پایه، لوکوموتیو دانش هادر بین علوم گوناگون، تعدادی از علوم، که عمدتأ علوم پایه هستند، وقتی حرکت میکنند، بقیه رشتههای دانش را به دنبال خود به جلو میبرند. به همین دلیل به این علوم، «لوکوموتیو دانش» میگوییم. به عنوان مثال، میتوان نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، دانش هوافضا و هستهای را برشمرد. این علوم، پیشتاز هستند. به بیان دیگر فضا را در پشت سر خود برای رشتههای دیگر باز میکنند. در واقع این رشتهها خلاصه، چکیده، جمع آوری شده و هم افزا شده ی بقیه ی دانشها هستند. وقتی به این دانشها و علومی در سطح آنها نگاه میکنیم، هم هی رشتهها را میبینیم. همه رشتهها خودشان را در آنها پیدا میکنند. انحصار دانش توسط مستکبراناگر یک ملّتی بخواهد پیشرفت کند باید در مرز دانش حرکت کند. البته مستکبران و شیاطین برای تحقیر انسان دانش را در انحصار خودشان میگیرند. هرکس در هر گوشه دنیا دانشی را تولید میکند و یا حقیقتی را کشف میکند، این متعلق به جامعه ی انسانی است. متعلق به همه است. اگر این نگاه را به دانش داشته باشیم جامعه بشری از خیلی از مشکلات مانند کینهها و جنگها نجات پیدا میکند. فاصلهها برداشته میشود. دانش هم مثل سایر پدیدهها اگر دچار انحصار شد، فسادآفرین است. ما هرقدر که بتوانیم، باید روی توسعه دانش، سرمایهگذاری کنیم و از مرزهای دانش عبور کنیم. زحمت و هزینه های توسعه دانشبعضیها میگویند: «فلان رشتهها را برای چه میخواهیم؟ این رشتهها دردسر دارد». وقتی میپرسیم دردسر آن چیست؟ میگویند: «قدرت طلبهای عالم مشکل درست میکنند». باید ببینیم چرا مشکل درست میکنند؟ چون با پیشرفت ما مخالف هستند. معلوم است که اگر ما دانشهایی که نقش لوکوموتیو دارند در اختیار بگیریم، سرعت رشد علمی ما چندین برابر میشود. ّکه در یک دورهای در دولت نهم و دهم، سرعت رشد علمی کشور یازده برابر متوسط جهانی شد. یعنی بالاترین رشد علمی به ملّت ایران اختصاص یافت. اگر ما ده سال یا پانزده سال این مسیر را طی کنیم، به سطح کشورهای پیشرفته جهان میرسیم. حل مسایل به شکل ریشه ای محتاج دانش استامروز وقتی شما میخواهید مشکل اقتصاد را حل کنید، دانش نیاز دارید. نظام آموزشی، صنعت، کشاورزی، تجارت و هرکاری که بگوییم، نیاز به دانش مربوط به رشته خودش دارد که همانطور که عرض شد، یک طیف وسیعی است. علوم انسانی، از روانشناسی تا الهیات را نیاز داریم. از مدیریّت لازم داریم تا اقتصاد. از فیزیک، شیمی و ریاضیات نیاز داریم تا تاریخ و جغرافیا. همه رشتهها را نیاز داریم و باید در بالاترین سطح باشند. اساساً درجهی و سرعت رشد یک ملّت را میتوان با سرعت رشد دانشی آن ملت سنجید. البته شیطان دنبال انحصار علم و محروم کردن انسانها از دانش است. چشم انداز وضعیت مطلوب دانش در ایرانروزی را تصور کنید که همه ملّت ما همه دانش روز را داشته باشند و یا به طور تخصصی، گروههای مختلف ملّت، همه دانش روز را داشته باشند و در اختیار همدیگر بگذارند. زندگی چقدر زیبا میشود! مشکلات چقدر راحت حل میشود! توسعه دانش، توسعه ارزش و اقتدار در خدمت رفاه استاصلاً توسعه علمی، توسعه ارزشهای انسانی است. اقتدار است. البته اقتداری که به دنبال سلطه باشد، منظور نیست؛ بلکه اقتداری که رهاورد آن عزّت، رفاه، شکوفایی و تجلی حقیقت انسان است. اهمیت لوکوموتیوهای علمیدر یک دورهای ما انرژی هستهای که از لوکوموتیوهای اصلی و پیشرانهای اصلی علم و تکنولوژی در دنیاست را فعال کردیم. بعضیها از روی آگاهی و بسیاری هم از روی بیاطلاعی، میگفتند چرا و برای چی ما انرژی هستهای میخواهیم؟ البته از بیرون کشور هم به طور گسترده در آن دمیده میشد. اگر میخواهیم فقر را ریشهکن کنیم باید در دانش پیشرفت کنیم. اگر میخواهیم مشکلات بهداشت و سلامت مردم را حل کنیم باید در دانش پیشرفت کنیم. خیال نکنیم که اگر ما لوکوموتیوهای علمی را گذاشتیم کنار، میتوانیم در دانش سلامت، پزشکی، اقتصاد، رفاه و صنعت پیشرفت داشته باشیم. این نشدنی است زیرا آنها یک مجموعه ی به هم پیوسته هستند. در صورتیکه لوکوموتیو را کنار بگذاریم، مثل واگنهایی میشوند که مجبوریم آنها را هل بدهیم. این اتفاق در یک دوره طولانی اتفاق افتاد. از منابع و جیب ملّت دائماً هزینه شد. الان هم دارد میشود و دستاوردها با ده و یا پانزده برابر هزینهای که در دیگر کشورها برای آنها میشود به دست میآید. علّت چیست؟ چون لوکوموتیو را برداشتیم و داریم هل میدهیم! وقتی علوم پیشران فعال شدند، حتی علوم انسانی هم فعال شددر مقطعی که ما نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، هستهای و هوافضا را فعال کردیم، همهی دانشگاهها فعال شدند. همهی رشتهها فعال شدند. حتی رشتههای علوم انسانی که به ظاهر بیارتباط بهنظر میرسند هم فعال شدند. وقتی سطح دانش بالا میرود، سطح مناسبات اجتماعی بالا میرود. به عنوان مثال روانشناسی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، مدیریت، حسابداری و غیره هم بالا میروند و عرصههای جدیدی برایشان باز میشود. چون سطح مناسبات بالاتر رفته است و جامعه در یک سطح بالاتری قرار گرفته است. مشکلات کشور، ناشی از ضعف دانشانسان تا ابد نیازمند دانش است. دانش نور و چراغ راه است. خدای متعال هم فرموده است که «أَلْعِلْمُ نُورٌ یقْذِفُهُ اللّه فِی قَلْبِ مَنْ یشآء». دانش راه را باز میکند. چطور میتوانیم به دانش بی اعتماد باشیم؟ هرچقدر که دانشگاهها گسترش پیدا بکنند، هرچقدر که تمایل عمومی به مطالعه و کسب دانش و دانشهای جدید گسترش پیدا بکند، ما یک زندگی بهتر، متمدّنانهتر و انسانیتر را تجربه خواهیم کرد. «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون؟»، آنهایی که میدانند با آنهایی که نمیدانند مساویاند؟ عالم و جاهل مساویاند؟ آیا علم حدی دارد؟ نه! در ذهن خود بیاورید مجموعه دانشی که امروز داریم یک دفعه ده برابر شود، همه مناسبات مان اصلاح میشود. الان بسیاری از مشکلات کشور ناشی از ضعف دانش است. اینکه میبینید موضوع مرغ و تخم مرغ را چهل سال است داریم تجربه میکنیم معلوم است که دانشمان در این زمینهها رشد نکرده است. دانش رشد بکند این مشکلات و بسیاری از مشکلات دیگر مانند مشکل مسکن، بیکاری، تجارت، مسائل فرهنگی و نحوه هزینهکرد نیز حل میشوند. حتی همین بحثهایی که ما کردیم راجع به دایره دخالت دولت، حد دولت، مجوزها، ساختارها، بودجه و غیره که چهل سال و بلکه هفتاد سال است درگیر آن هستیم، به دلیل ضعف دانش است. اگر دانش مدیریت ما ارتقاء پیدا بکند، این مسائل حل میشوند. دانش اداره کشور، دانش بودجهریزی، دانش تحصیل منابع، دانش کنترلها و نظارتها و دانش برنامهریزی نمونههای دیگری هستند که اگر ارتقاء پیدا کنند ضعفها برطرف میشوند. ما نیازمند دانش هستیم. نیازمند همه دانشها هستیم؛ همه هم عزیز و محترم هستند. هیچ علمی را نمیتوانیم بگذاریم کنار. یادمان باشد که علم هر چه که هست از آسمان است. چون منبع علم و منشأ علم خدای متعال است. علم را محدود نکنیممن دیدم که بعضیها در حوزه علمی، یکسری مسائل دینی را وارد میکنند، مسائل ارزشی را وارد میکنند. در حالیکه اصلاً در حوزه علم، مسائل ارزشی و دینی قابلیت ورود ندارد. ما میتوانیم بگوییم یک علمی ناقص است، اشکال دارد، اما نمیتوانیم بگوییم به طور مبنایی هیچ است و یا باطل است. علم که نمیتواند باطل باشد. البته علم به معنای محصول اندیشیدن و کشف حقیقت تازهای است. علم نمیتواند منفی باشد چون از آسمان است. بگذارید یک مثال بزنم. مثال روشن آن بحثهای آقای فروید در روانشناسی است. آن زاویهای که ایشان به انسان نگاه کرده، وجود دارد و نمیتوان آن را نفی کرد. بحث دانش ناقص ما، بحث داستان فیل مولوی است. فیل را گذاشته بودند داخل یک اتاق تاریک، افراد را فرستادند که بروند لمس کنند و بیایند تعریف کنند. یک نفر پای فیل را گرفت، آمد و گفت یک ستون داخل اتاق است. یک نفر خرطوم فیل را گرفته بود و میگفت یک شلنگ داخل اتاق است. یک نفر به کمر فیل دست زده بود، فکر میکرد آن یک تخت است. در حالیکه فیل خودش بود. اما هر کدام از آنها یک قسمتی از فیل را دیده بودند. دید آنها ناقص بود. فیل پاست؟ نه! فیل فیل است پا هم دارد. خرطوم هم نیست. عاج هم نیست. ولی همه اینها را دارد. هرکس مبتنی بر اندیشیدن تلاش کرده است حقایقی را کشف کند، هرچه کشف کرده است خوب است. میگذاریم کنار بقیه کشفیات، آن وقت تصویر کاملتر میشود. ضرورت هم افزایی و تجمیع دانش هامن معتقد به همافزایی و همکاری در علم و تجمیع علوم هستم. هیچکس را نباید پس زد. باید گفت هرکس هرچه به آن رسیده را روی میز بگذارد تا در کنار دستاوردهای دیگران قرار بگیرد. چون بالاخره زندگی اجتماعی متعلق به همه ما است. همه داریم در این فضا زندگی میکنیم. بهبود زندگی اجتماعی متعلق به همه است. آرمان همه است. که پایه، لازمه و پیشگام آن دانش است. هرکس هر علمی دارد بیاورد. اشکالی ندارد. مباحثه میکنیم. مباحثه نه برای نفی؛ بلکه برای تکمیل، اصلاح و ارتقاء. چکیده سخنعرضم را خلاصه میکنم. تا ابد انسان و جامعه نیازمند رشد علمی هستند. هیچ دانشی نباید محدود بشود و هیچ دانشی نباید از عرصه پژوهش و ارتقاء کنار گذاشته بشود. من معتقدم بهترین جامعه، جامعهای است که از انسانهای عالم تشکیل شده باشد. هر شغلی که میخواهند داشته باشند. این ربطی به شغل ندارد. حداقل بخش مهمی از آن به شغل ربطی ندارد. یک نفر ممکن است کفاشی کند اما فلسفه بداند، ریاضیات بداند، منطق بداند، فیزیک بداند، شیمی بداند، چه اشکالی دارد؟ روانشناسی بداند، حسابداری بداند، علم مدیریت بداند. چه اشکالی دارد؟ دانش، سطح انسان و سطح فهم و دریافت انسان از عالم را بالا میبرد. افق نگاه انسان را گستردهتر میکند و فضایی باز میکند برای رشد انسانیتِ انسان و شکوفایی انسان. امیدوارم همانطور که سالهای سال بلکه قرنها، ایرانیها در عرصه دانش پیشگام و پیشتاز بودند، انشاءالله در آینده نزدیک هم سهم خودشان را در توسعه دانش بشری بهخوبی ایفا کنند.
|
منبع : کتاب نظریه مدیریت ایرانی
|