مدیریت ایرانی

تاثیر نظام تصمیم گیری بر هویت

تاثیر دولت بر هویت

چکیده درس‏ گفتار

  • هویت یعنی گذشته‌ی تاریخی به اضافه‌ی توانمندی‌ها و داشته‌های امروز یک ملت یا یک جمع.
  • ما تنها ملتی هستیم در طول تاریخ که در برابر کوران حوادث مضمحل نشدیم.
  • ویژگی‌های ملت ایران: موحد، تکامل‌جو، علم‌طلب، حق‌جو، آزادی‌خواه، عدالت‌طلب، صلح‌طلب
  • داشته‌های امروز ملت ایران عبارت است از توانایی‌های علمی، توانایی‌های صنعتی، ادبیات، هنر، اندیشه‌های والا، فرهنگ متعالی.
  • میراث یک تاریخ، امروز در اختیار ما است.
  • نوروز تنها جشن ملی یک کشور است که ثبت جهانی شده است و به عنوان جشن جهانی پذیرفته شده است.
  • من معتقدم کسانی که معتقدند با شمشیر و زور ایران را به اسلام دعوت کردند، یک دروغگوی بزرگ تاریخی هستند.
  • عده‌ای هستند که اصرار دارند بخشی از تاریخ ما را پاک کنند:
  • رقبای تاریخی ملت ایران
  • صاحب‌ منصبان غیرایرانی در ایران
  • امروز هویت ما دست خوش آسیب شده است و ما نمی‌توانیم به یک راهبرد روشنی را هم در تعامل با جهان و هم در اداره‌ی کشور اتخاذ کنیم.
  • ایرانی ها هیچ‌گاه ناسیونالیست به معنای این‌که هویت ملی خود را در برابر سایر ملتها قرار بدهند نبوده‌اند.
  • آثار یک دولت گسترده با اختیارات نامحدود و کنار زدن مردم، روی هویّت و مآلاً کارآمدی مردم و رشد مردم، بسیار گسترده و تخریبی است.

متن درس ‏گفتار

این نظام تصمیم گیری و این شیوه اداره کشور آیا بر هویت جمعی آدم ها تاثیر دارد یا ندارد و تاثیرش چطور است؟

هویت، استقلال هویتی و شکل گیری جامعه با هویت‏ ها

اول به خود هویت برگردیم هویت یعنی چه؟ هویت یعنی گذشته تاریخی به اضافه توانمندی های امروز، این ها روی هم هویت یک ملت را تشکیل می دهند.

آیا ما نیازمند هویت مستقل هستیم یا نیستیم؟ حتماً هستیم، هم فردی و هم اجتماعی. اصلاً اگر تفاوت هویت‌ها نباشد تعامل شکل نمی‌گیرد و اجتماع درست نمی‌شود. اجتماع بر اساس تبادل و مبتنی بر تفاوت‌ها شکل می‌گیرد، اگر تفاوت‌ها هست برای نیاز انسان به کمال است، نیاز به تکمیل و کنار هم نشستن است، یکی کفاش خوبی است، یک نقاش خوبی است و یکی هم کشاورز خوبی است. با هم تفاوت داریم و با این تفاوت‌ها همدیگر را تأمین می‌کنیم و کنار هم قرار می‌گیریم. نیاز به کمال با تفاوت‌ها تأمین می‌شود و تازه شناخت پیدا می‌شود و می‌توانیم همدیگر را بشناسیم، اگر نشناسیم تکامل و تعاملی اتفاق نمی‌افتد.

هویت ایرانی

ما یک هویت به نام هویت ایرانی داریم، چند هزار سال سابقه به اضافه توانمندی‌ها و ظرفیت‌های امروز، هویت امروز ما می‌شود. ادبیات، شعر، هنر، ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری، تجربه شکست‌ها و پیروزی‌ها است.

هویت زدایی و خطر بزرگ آن

بعضی‌ها می‌خواهند خیلی صریح هویت زدایی بکنند و هویت را قیچی کنند. گذشته تاریخی مثل حافظه یک انسان است، حافظه دراز مدت و حافظه اصلی، حافظه یک نفر را از او بگیریم دیگر وجودی ندارد، یک نفر ضربه خورده و حافظه‌اش پاک‌شده، می‌گوییم تو کی هستی؟ نمی‌دانم، کجا می‌خواهی بروی؟ نمی‌دانم، خانه‌ات کجاست؟ نمی‌دانم، شغلت چیه؟ نمی دانم، الان چه کار می‌خواهی بکنی؟ نمی‌دانم، بی‌هویتی سرگشتگی درست می‌کند، در واقع آینده ما ادامه دهنده گذشته است، بعضی‌ها می‌خواهند برش بزنند، البته نمی‌دانم چرا؟ البته کمی فکر کنیم باید گفت می‌دانم.

گروه‌ های دشمن با هویت ایرانی۱) رقبای تاریخی ایران

یکی رقیبان تاریخی ما هستند که امروز متأسفانه مستکبرین دنیا هستند، آنها تنها آلترناتیو خودشان در مدیریت جهانی را ایران می‌دانند، چرا؟ چون می‌گویند ایرانی‌ها دو تا ویژگی دارند،

ریشه اول، فرهنگ جهانی ایرانیان

یک اینکه فرهنگ شان فرهنگ جهانی است، واقعاً فرهنگ ایرانی‌ها و فهم ایرانی‌ها از دین، از ارزش‌های انسانی، از انسان، جهانی است. هر کجای دنیا شما بروی آداب، سنن، رسوم، ادبیات ایرانی را عرضه بکنی، استقبال گسترده‌ای می‌شود.

سعدی دو سه بیت شعر می‌گوید:

بنی‌آدم اعضای یک پیکرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی‌غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

این را بالای سازمان ملل زدند، چون حرف جهانی است، کل سعدی و حافظ را مطالعه کنید جهانی است، خیام را مطالعه کنید، تمام بزرگان ادب این سرزمین، همه جهانی‌اند، سنت‌های ایرانی، حتی سنت‌های خرده‌فرهنگ‌های اقوام ایران، محتوای همه‌اش انسانیت است و جهانی است. ایرانی‌هایی که به نقاط مختلف دنیا رفتند از هر قومی هستند سنت شان را حفظ کردند، این‌قدر جاذبه و مشتری دارد، زیرا این فرهنگِ جهانی است، کسی بخواهد دنیا را اداره کند نیازمند فرهنگ جهانی است.

فرهنگ آمریکایی، مبتنی بر تحمیل و سلطه است

یادمان هست آقای اوباما چی گفت، گفت تنها فرهنگی که ما در دنیا به رسمیت می‌شناسیم فرهنگ آمریکایی است یا ملت‌ها باید خودشان بپذیرند، یا اگر با نپذیرفتند می‌پذیرانیم. چرا؟ چون می‌خواهد سلطه داشته باشد. آن‌ها نگاه می‌کنند می‌بینند ایرانی‌ها یک فرهنگی دارند که اگر عرضه بشود پذیرفته می‌شود.

فهم زیبای ایرانی از دین

فهم ما از دین چقدر زیباست، دین تحمیلی نیست و دین انتخاب آزاد انسان‌ها و برای کمال و عزت انسان‌هاست، دین برای انتخاب آزاد انسان‌ها و برای تأمین آزادی انسان‌ها و دین همه‌اش احترام، صلح و دوستی برای همه است، دین یک کلمه می‌گوید که هر چی برای خودت می‌خواهی برای دیگران هم بخواه، این جهانی است دیگر.

ریشه دوم دشمنی با هویت ایرانی: سابقه مدیریت جهانی

دوم اینکه ایرانی‌ها تنها ملتی در جهان هستند که سابقه مدیریت جهانی را دارند. آن‌ها این را می‌فهمند، می‌گویند توان و ظرفیتش را دارند و هزار و پانصد سال دنیا را اداره کردند، آن‌هم با آن شکل انسانی اداره کردند. نه با ضرب سازمان‌های امنیتی و پول و بانک و تحمیل و تبلیغات دروغ و سرکوب و پایگاه‌های نظامی و بمب اتم، نه، با روابط انسانی [ اداره کردند]. این را می‌فهمند و نمی‌خواهند ما هویت داشته باشیم.

دوم) بنی‌عباس، گروه دوم دشمن هویت ایرانی

گروه دوم هم بنی العباس بودند بنی العباس ایران را گرفته بودند و مسلط بودند اما از نظر فرهنگ و تمدن جلوی ایرانی‌ها کم داشتند، خیلی کم داشتند اما می‌خواستند مسلط هم باشند. می‌گفتند گذشته را باید پاک‌کنیم دویست سال در ایران تاریخ سوزی شده است، بارها در ایران کتاب سوزی شده است، روشن است. حتی مغول که حمله کرد مشاورینش بعضی از این غربی‌ها بودند. این‌ها می‌خواهند از ایران هویت زدایی کنند.

هویت تاریخی، تکیه‌گاه حرکت جامعه رو به آینده است نه معارض آن

من نمی‌دانم بعضی‌ها چرا در داخل می‌خواهند هویت زدایی کنند، وقتی ما می‌گوییم هویت تاریخی نه اینکه برگردیم مثل سه هزار سال پیش زندگی کنیم، این یک حرف خنده‌دار است، ما رو به آینده می‌رویم، ما همان ایرانی‌ها هستیم اما در یک مرتبه بالاتر و کمال‌یافته‌تر. بچه کلاس اول ریاضیات می‌خواند ۲ بعلاوه ۲ می‌شود ۴، اما همین وقتی یک جوان رشید دانشگاهی شد، ریاضیات عالی می‌خواند، همان جوان است. وقتی ما می‌گوییم گذشته تاریخی نه این‌که برویم در گذشته تاریخی زندگی کنیم این‌که خنده‌دار است، این جزو حافظه‏ ی تاریخی ماست، هویت ماست، ما به این تکیه می‌دهیم و یک پله بالاتر می‌رویم، یک کسی را بیاورند تمام ریاضیاتی که از دبستان تا دوره اول دانشگاه را خوانده از ذهنش پاک کنند، بعد ببرند فوق‌لیسانس و بگویند بنشین ریاضیات دانشگاه بخوان، چی می‌خواهد بخواند، معنا ندارد که، چی می‌خواهد بخواند، موضوعیت ندارد.

مکتب ایرانی، خوانشی انسانی از دین است

حافظه‏ ی تاریخی هم همین است، گذشته همین است، ما ایرانی هستیم، امروز بله فهم ما از دین از دیگران متفاوت است، این مکتب ایران. حالا بعضی‌ها به این حساس هستند و بعضی‌ها هم این کلمه را متوجه نمی‌شوند. در رقابت‌های سیاسی سطح پائین، همه مفاهیم را له و لورده می کنند، نمی فهمند هم که کجا را می زنند، آیا فهم ایران از اسلام از فهم دیگران متفاوت نیست؟ اسمش را چی می گذاری؟ مکتب ایرانی است، یک سابقه تاریخی از انسانیت و تعالی و بعد هم آمده اسلام را پذیرفته و جهشی هم ایجاد کرده است، بالاترین توسعه ادبیات دینی هم توسط همین ایرانی‌ها اتفاق افتاده، شده مکتب ایرانی، چه اشکالی دارد؟ یعنی فهم ملت ایران. البته این در مقابل فهم دیگران نیست.

هویت متمایز ایرانی، برای معارضه با سایر هویت ‏ها نیست، بلکه برای تعامل و شناخت است

وقتی ما هویت مان را تعریف می‌کنیم نه این‌که در مقابل دیگرانیم، وقتی تاریخ را ذکر می‌کنیم نه اینکه برویم جنگ درست کنیم، بلکه برای این بوده که بفهمیم چطور باید عرصه را مدیریت کنیم، وقتی ما به‌طور تاریخی دنبال صلح جهانی هستیم، دنبال عدالت جهانی هستیم، باید صحنه جهان را بشناسیم، تاریخ را بشناسیم. خوب، حالا با چه روشی و با چه تدبیری این آرمان‌ها را جلو ببریم؟ هیچ‌وقت ایرانی‌ها هویت خودشان را در مقابل بقیه تعریف نکردند، و کمک دیگران تعریف کردند. برای همبستگی تعریف کردند نه برای جنگ، ایرانی‌ها هیچ‌وقت نژادپرست نبودند، در طول تاریخ پر افتخار ایرانی‌ها شما حتی یک صحنه از نژادپرستی نمی‌بینید. اصلاً ایران یک گلستانی از اقوام گوناگون است، حتی نژاد اینجا مطرح نیست، بحث فرهنگ است و یک فرهنگ کاملاً انسانی است، فرهنگ قبیله‌ای، طایفه‌ای، نژادی و حتی جغرافیایی نیست، یک هویت انسانی است و برای همه انسان‌ها خود را معرفی می‌کند.

هویت ایرانی، پیشران حرکت جهان به سمت ارزش‌های انسانی است

هویت ایرانی در واقع یکی از موتورهای حرکت و پیش‌ران جامعه بشری به سمت برقراری ارزش‌های انسانی در جهان است، چون ما ایرانی‌ها فهم مان از دین، از اسلام متفاوت است و مسیحی‌های ما هم همین‌طور هستند. فهم شان فهم دیگری است، یهودی‌های ما هم فهم شان متفاوت است، زرتشتی‌های ما هم فهم شان متفاوت است، به خاطر آن بستر تاریخی فهم و ایرانی بودن شان است، من نمی‌خواهم اینجا بهتر و بدتر بکنم، ما با این هویت و فرهنگ مان با دنیا تعامل می‌کنیم،

عِرق ملی ایرانی‌ها در برابر ظلم و تجاوز

البته به شما بگویم ما یک عِرق ملی هم داریم، عرق ملی در برابر انسان شکنی‌ها در مقابل بی‌عدالتی‌ها، در مقابل ظلم‌ها و تجاوزها، در مقابل اشغالگری‌ها که در طول تاریخ در ایران اتفاق افتاده است، در برابر حق کشی‌ها، ایرانی‌ها خیلی عِرق دارند که جلوی اشغال گری، حق کشی، تجاوز به سرزمین شان و جلوی نابود کردن حقوقشان بایستند. این خیلی چیز خوبی است و بد نیست. در خدمت جامعه جهانی است و در خدمت ارزش‌های انسانی است.

دولت بزرگ چالشی برای هویت ملی

وقتی دولت خیلی بزرگ می‌شود و همه چیز را می‌خواهد خودش انجام دهد و مردم را کنار می‌زند، و مردم برای زندگی کردن باید در چهارچوب آن قواعدی که آن دولت بزرگ تعیین می‌کند حرکت کنند، و آن دولت بزرگ قادر به تأمین هویت ایرانی نیست، قادر به تأمین ارزش‌های دینی مردم نیست، درنتیجه هویت ملی آسیب می‌بیند، حالا خیلی‌ها گفتند ما دچار بحران هویت شدیم و یا نسل‌های جدید ما دچار بحران هویت شدند و نمی‌دانند چی هستند.

ضرورت تعریف انسان تراز ایران

من قبلاً در نامه‌هایی که به مقامات کشور نوشتم گفتم آقا ما باید انسان تر ز ایران در این مقطع را تعریف کنیم، نمی‌شود این‌که همین‌طوری وسط تاریخ گیج بزنیم و وسط تاریخ مان را ببریم و بیندازیم کنار و امروزمان را هم نمی‌دانیم چی هستیم و کجا می‌خواهیم برویم.

تقابل دوگانه اسلام و ایران، تقابلی شیطانی است

 اصلاً مگر آرمان‌خواهی بدون تکیه بر هویت تاریخی معنا دارد؟ عزیمتگاه ما به سمت آرمانه‌ای تاریخی کجاست؟ از کجا می‌خواهیم پرواز کنیم، غیر از هویت تاریخی‌مان هست؟ بعضی‌ها ایران را مقابل اسلام قرار می‌دهند، اسلام را مقابل ایران قرار می‌دهند، این‌ها کار شیطان است، کار همان دشمن‌های بشریت است که نمی‌خواهند یک ملتی جلو بیفتد و پرچمدار حرکت به سمت ارزش‌های انسانی باشند و مدیریت را به نفع همه ملت‌ها تغییر بدهد و می‌دانند پتانسیلش در ایران است، پس اینجا را باید زد، حتی بین امور انسانی و دینی تفاوت می‌گذارند، این‌ها امور انسانی و این‌ها امور دینی است، مگر می‌شود امور انسانی غیردینی باشد و امور دینی غیرانسانی؟ مگر می‌شود امور انسانی در دین نباشد، آنچه دینی هست که امور انسانی در آن نیست و یا اموری هست که ضد انسانی و غیرانسانی است، این‌ها همه‌اش تحرکات شیطانی است.

دو خطای راهبردی

اول) انحصار و توقف در ایران باستان ارتجاعی است

یک عده می‌گویند فقط ایران باستان، از این‌ها باید سؤال کرد که آیا می‌خواهیم برگردیم مثل سه هزار سال پیش زندگی کنیم؟ یعنی واقعاً برگردیم به آنجا؟ این که ارتجاع خیلی بدی است. بله ما وقتی به آنجا نگاه می‌کنیم و ارزش‌های متعالی و انسانی که بوده و رشد کرده و به ما به ارث رسیده را می‌بینیم و در آن‏ها مستحکم می‌شویم، و اشتباهات را می‌بینیم عبرت می‌گیریم تکرار نکنیم. نه اینکه بخواهیم به سبک گذشته برگردیم زندگی کنیم. آیا واقعاً این‌ها می‌خواهند به گذشته برگردند؟ این‌که خنده‌دار است.

دوم) گسست تاریخی و محو ایران باستان، ریشه زدایی است

آن‌هایی هم که می‌گویند ما می‌خواهیم اسلامی و چی چی باشیم و گذشته را ول کن، یعنی می‌خواهند هویت را قیچی کنند و یک ملت بی‌ریشه باشیم؟ که یک بادی آمد ما را ببرد، مثل همین وضعیت فرهنگی که به خاطر همین رفتار درست شده است. جوان امروز باید بداند کجای تاریخ ایستاده است، تا نداند کجا ایستاده نمی‌تواند راه آینده را پیدا کند، اصلاً راه آینده‌ای نمی‌توانی تعریف کنی، توقفی نیست که. یک مسیر حرکت است وقتی ما ندانیم کجای مسیر ایستادیم، ادامه مسیر چه معنایی دارد؟

موحد بودن و عدالت‌ خواه بودن ایرانیان، آن‌ها را به اسلام رسانید

این‌ها را مقابل هم قرار می‌دهند، ما یک ملت ایران هستیم، همیشه موحد بودیم، همیشه عدالت‌خواه بودیم، همیشه آزادیخواه بودیم، همیشه دنبال صلح جهانی و دوستی بودیم و تمام سنت‌هایمان سرشار از دوستی و انسانیت و تعامل و اجتماع و برادری است و همه این‌ها را در اسلام هم دیدیم و بخشی را در ادیان دیگر دیدیم و این را دنبال کردیم. این کجایش اشکال دارد؟

«دولت» جایگزین اندیشه در کشور شده است

وقتی دولتی پیدا می‌شود جای اندیشه را می‌گیرد، الان در کشور ما حوزه اندیشه کجاست؟ همه‌چیز را حکومت تعریف می‌کند، هر چی حکومت تعریف کرد می‌شود اندیشه،در حالی که اندیشه باید صد سال جلوتر از حکومت حرکت کند، نه پشت سر حکومت، اندیشه توجیه ‏گر حکومت که نیست راهنمای حکومت است، آن‌قدر حکومت بزرگ شده که می‌گوید من به تو می‌گویم چطور فکر کنی، چطور نتیجه‌گیری کنی، به چی فکر کنی، چون حکومت خیلی وسیع شده است.

اثر قابل پیش‌بینیِ بزرگ شدن دولت در هویت زدایی از ایران در آینده

حتی کمی بگذرد می‌گویند ما به شما می‌گوییم که شام چی بخورید. کما که الان می‌گویند دیگر، با این نحوه واردات و کنترل‌هایی که روی مواد غذایی می‌شود، بالاخره معلوم می‌کنند چه روغنی باید مصرف کنیم، چه کره‌ای باید مصرف کنیم، غذایمان چی باشد؟ لباسمان چی باشد؟ چون دولت اجازه می‌دهد که چه نوع پارچه‌ای تولید شود. تمام این لباس‌های ایرانی که طبی و طبیعی بود و با طبیعت سازگار بود توی خود محیط تولید می‌شد و بسیار زیبا بود، همه از بین رفت. یک عده می‌آیند تلاش کنند این‌ها را حفظ کنند می‌بینند هزینه‌هایش خیلی بالا رفته، درست هم می‌گویند. چون جریانی که حکومت می‌خواهد همه امور را در دستش بگیرد جز بی‌هویتی چیزی از آن بیرون نمی‌آید.

بروز و جلوه ‏گر شدن هویت در فضای حاکم شدن مردم

تجلی هویت زمانی است که مردم تصمیم می‌گیرند، روز معماری است دیگر. وقتی مردم بتوانند تصمیم بگیرند معماری معنا پیدا می‌کند، زیبایی معنا پیدا می‌کند، وگرنه اگر به حکومت باشد به دست همه یک شاخه گل یکرنگ می‌دهد. کما این‌که همه باید پراید و پژو سوار بشوند دیگر.

تازه بخواهی جور دیگر زندگی کنی مذموم می‌شوی، وقتی دولت خیلی بزرگ شد نظام ارزشی در آن گم می‌شود، چی خوب است و چی بد است، هر چی را حکومت درست تشخیص داد خوب و بد است و لو متناقض باشد.

نقش تخریبی دولت گسترده در هویت

آثار یک دولت گسترده با اختیارات نامحدود و کنار زدن مردم، روی هویت و در نتیجه کارآمدی مردم و رشد مردم آثار بسیار گسترده و تخریبی است. حالا سؤال اینجا پیدا می‌شود آیا این دولت بزرگ که می‌خواهد رفتارهای مردم را کنترل کند، آیا قادر خواهد بود فرهنگ ما را حفظ بکند؟ و فرهنگ را چگونه می‌شود حفظ کرد؟ اصلاً نقش حکومت در فرهنگ چیست؟ آیا باید نقشی ایفا کند؟ این نقش در کدام سطح است؟ در کنترل خیابانی است؟ در کنترل جزء به جزء است؟ یا در یک سطح دیگری می‌باید این نقش تعریف بشود؟

آثار هویت دچار چالش

گفتیم که هویت یعنی چه؟ هویت یعنی گذشته‌ی تاریخی به‌اضافه‌ی توانمندی‌ها و داشته‌های امروز یک ملت یا یک جمع. وقتی هویت دچار خدشه می‌شود، انسان‌ها و در سطح ملی یک ملت دچار سرگشتگی می‌شود. نمی‌داند کجا باید برود؛ چه تصمیمی بگیرد؛ چگونه بیندیشد؛ خودش را در محیط اجتماعی و بین‌الملل چگونه تعریف کند؛ چگونه تصمیم بگیرد و چگونه عمل کند. گذشته‌ی تاریخی مثل حافظه‌ی دائمی یک انسان است. اگر یک فردی حافظه‌ی خود را از دست بدهد، چه اتفاقی برایش می‌افتد؟ سرگشتگی کامل. سؤال می‌کنید اسمت چیست؟ نمی‌داند. فرزند چه کسی هستی؟ نمی‌داند. چه هستی؟ نمی‌داند. چه می‌خواهی؟ نمی‌داند. چه‌کار می‌خواهی بکنی؟ نمی‌داند. کجا می‌خواهی بروی؟ نمی‌داند. گذشته‌ی تاریخی بسیار مهم است؛ عقبه‌ی یک انسان است. عقبه‌ی یک ملت است. نقطه‌ی اتکا برای حرکت در آینده است. همین‌طور توانمندی‌ها و داشته‌های امروز. اگر یک فردی یا ملتی از توانمندی‌ها و داشته‌های امروز خودش غافل باشد یا بی‌اطلاع باشد، چگونه می‌خواهد تصمیم بگیرد، چگونه می‌خواهد بیندیشد، چگونه می‌خواهد تجزیه تحلیل کند. چطور می‌خواهد حرکت کند. چطور می‌خواهد روابط خود را با دیگران تنظیم کند و لذا هویت بحث بسیار مهمی است.

استحکام هویت ملی ایرانی

من می‌خواهم یک اشاره‌ای بکنم به گذشته‌ی ملت ایران و همین‌طور به داشته‌ها و توانمندی‌های امروز ملت ایران. ما تنها ملتی هستیم در طول تاریخ که در برابر کوران حوادث مضمحل نشدیم. یعنی اگر شما یک‌برشی بزنید از هویت ملت ایران؛ امروز، پنجاه سال قبل، پانصدسال قبل، دو هزار سال قبل، می‌بینید ملت ایران همان ملت ایران است. البته یک سیر تکاملی را طی کرده است. مثل یک فردی که شما در بچگی می‌بینیدش. می‌گویید حسین آقاست. پانزده‌ سالگی می‌بینید همان است. پنجاه سالگی هم می‌بینید همان است. اما خب یک انسان پنجاه‌ ساله خیلی کامل‌تر، فرهیخته‌تر، توانمندتر و شکوفاتر از یک کودک پنج ساله است.

خصیصه ‏های هویت ملی ایرانی

ویژگی‌های ملت ایران در طول تاریخ چه بوده است؟ ملت ایران ملتی است که از ابتدا موحد بوده. یعنی شما هیچ‌گاه اثری از شرک در تاریخ ملت ایران، در فرهنگ ملت ایران پیدا نمی‌کنید. یک ملتی بوده است که به‌شدت تکامل جو بوده، یعنی همیشه بالاترین‌ها را می‌خواسته است، یک ملتی بوده به‌شدت به دنبال علم. سابقه‌ی علمی ملت ایران، میراث علمی ملت ایران یک خزانه‌ی بسیار گران‌بها برای خود ملت ایران و برای جامعهی بشری است. مردم از نان و زندگی خود می‌زدند که فرزندانشان عالم باشند، دانشمند باشند. دانشمندان همیشه در نزد ملت ایران از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بودند. ملت ایران همیشه حق جو بوده. یعنی حق را از هر ناحیه‌ای می‌دیده می‌پذیرفته است. در تاریخ به‌صراحت داریم که جمعی از مردم ایران به استقبال ولادت حضرت عیسی مسیح رفتند. به استقبال ولادت پیامبر خاتم (صلوات الله و سلامه علیه) رفتند. ملت ایران در کشف حقیقت فداکاری‌ها کرده است. یعنی آن مقدار که ملت ایران برای فهم حقیقت مجادله کرده، بحث کرده، پیگیری کرده، عمر خودش را صرف کرده، شاید کمتر ملتی این کار را کرده است. ملت ایران در طول تاریخ یک ملت آزادی‌خواه بوده است. نهضت‌ های بزرگ آزادی‌خواهی در طول تاریخ به‌ویژه در سده‌های اخیر قله‌های افتخار جامعه‌ی ایرانی و جامعه‌ی بشری است. ملت ایران همیشه عدالت‌خواه بوده است. صلح‌طلب بوده. آن‏قدر عدالت‌خواه بوده که انوشیروان که یک حاکم قدرتمند بلامنازع در سرزمین گسترده‌ی ساسانی بوده در برابر این مطالبه‌ی سنگین مردم عدالت‌طلبی رو پیشه می‌کند و لقب عادل را به خودش اختصاص می‌دهد و رفتاری را از خودش بروز می‌دهد که نشان‌دهنده‌ی پاسخ به مطالبه‏ ی مردم است. ملت ایران همیشه صلح‌طلب بوده است. یعنی در طول تاریخ نمی‌بینید که ملت ایران خواسته باشد به‌جایی تجاوز کند، جنگی را آغاز کند، حقی را از دیگران تضییع کند یا بخواهد به سایر ملت‌ها ظلم کند. آن حاکمانی از ملت ایران هم که در برهه‌هایی که اندک هم هستند خواسته‌اند ظلمی بکنند، در نزد ملت ایران همیشه محکوم و مطرود بوده‌اند و ملت ایران هیچ‌گاه از آن ظلم‌ها به‌عنوان یک خاطره‌ی شیرین یاد نمی‌کند. بلکه آن‌ها را به‌عنوان نقاط تلخ تاریخ نام‌گذاری می‌کند. این ویژگی‌های ملت ایران در طول تاریخ است که به ما به ارث رسیده است.

داشته‏ های امروز هویت ایرانی

داشته‌های امروز ما چیست؟ داشته‌های امروز ما هم بسیار گسترده است. توانایی‌های علمی، توانایی‌های صنعتی، ادبیات، هنر، اندیشه‌های والا، فرهنگ متعالی که میراث یک تاریخ، امروز در اختیار ما است. هر جای دنیا وقتی اسم ایران می‌آید یا اسم یک ایرانی می‌آید اولین چیزی که در ذهن شنونده متبادر می‌شود یک سلسله ویژگی‌های فرهنگی است. ملت ایران به انسانیت و به ارزش‌های انسانی، به ویژگی‌های فرهنگی و تمدن‌آفرینی شهره است. تا می‌گوییم ایران یک عده، یاد دانشمندان مان می‏افتند. ابن‌سینا، ابوریحان و هزاران دانشمندان بزرگ. یک عده یاد سنت‌های ما می‌افتند. شما ببینید که سنت‌ها و آداب ایرانی چقدر زیبا است. همه‌اش انسانی است. همه‌اش در خدمت دوستی، صلح، برادری، عدالت، مهربانی و توسعه‏ ی همبستگی‌های اجتماعی است.

استقبال از ثبت جهانی نوروز به‌عنوان جشنی جهانی

ذکر این خاطره شاید جالب باشد که وقتی ما تصمیم گرفتیم که نوروز را ثبت جهانی کنیم، با چند تا از کشورهای منطقه رایزنی کردیم دیدیم استقبال خیلی وسیع است. وقتی در سازمان ملل مطرح شد، باالاتفاق توسط همه‌ی کشورها و ملت‌ها به تصویب رسید. نوروز تنها جشن ملی یک کشور است که ثبت جهانی شده است و به‌عنوان جشن جهانی پذیرفته شده است.

ویژگی جهانی بودن هویت و فرهنگ ایرانی

تمام سنت‌های ما ویژگی‌اش جهانی است. فرهنگ ما ایرانی‌ها فرهنگ جهانی است. به همین خاطر ایرانی‌ها خیلی راحت با دیگر ملت‌ها تعامل می‌کنند. در هر جای دنیا ایرانی‌ها می‌روند زندگی می‌کنند، با هر مذهبی، فرهنگی، سابقه‌ی اندیشه‌ای خیلی راحت با محیط ارتباط برقرار می‌کنند و با مردم زندگی می‌کنند. تنش به وجود نمی‌آید. در داخل ایران، ایران یک گلستانی از گل‌های رنگارنگ است. ما اقوام گوناگون داریم؛ متعدد، مذاهب گوناگون داریم، ادیان گوناگون داریم. ما در طول تاریخ یک پوشش واحدی همه ‏ی این‌ها را به هم گره‌زده و آن هم هویت ایرانی است. همه با هم زندگی کردیم در طول تاریخ. اصلاً در ایران هیچ‌گاه جنگ مذهبی نبوده است. اگر هم بوده، از بیرون از مرزها تحمیل شده است. یعنی یک مهاجم بیرونی آمده است در ایران جنایت کرده، کشتار کرده و مسائلی را ایجاد کرده است. هیچ‌گاه در ایران جنگ قومیتی نبوده است. جنگ طایفه‌ای نبوده است. با اینکه هر طایفه‌ای آداب و سنن خود را دارد و خرده فرهنگ‌ها وجود دارند. اما همه‌ی این‌ها در فرهنگ عظیم ایران ادغام شده‌اند و خود را در آن می‌بینند. ایران یک عنوانی است؛ یک هویتی است که همواره متعالی، قدرتمند و عزیز است و تمام اقوام ایرانی پیروان مذاهب گوناگون احساس عزت می‌کنند. احساس افتخار می‌کنند. همه هویت قومی قبیله‌ای مذهبی خودشان را در خدمت اعتلای هویت ایران قراردادند.

هویت ایرانی، هویتی مستمر از پیش از اسلام تا پس از اسلام بوده است

هویت ایرانی یک هویت فرهنگی است؛ یک هویت انسانی است. ما یک تاریخ درخشان داریم. قبل از دوره‌ی اسلامی، بعد از دوره‌ی اسلامی. یک مسیر رشد است. یک مسیر کمال است که یک ملت پیموده. یعنی اصلاً شما نمی‌توانید تفکیک قائل بشوید. بگویید که قبل از اسلام مردم ایران این ویژگی‌ها را نداشتند. بعداً پیدا کردند. یک حرکت پیوسته‌ای را شما مشاهده می‌کنید.

ایرانیان اسلام را با فکر و اندیشه انتخاب کردند نه با زور و تحمیل

اگرچه من معتقدم کسانی که معتقدند با شمشیر و زور ایران را به اسلام دعوت کردند، یک دروغگوی بزرگ تاریخی هستند. ملت ایران این‌قدر متمدن و پیشرفته و صاحب فرهنگ بود که هیچ امری رو به‌خصوص امر فرهنگی و عقیدتی را با زور قبول نکند. که اگر با زور قبول کرده بود به محض اینکه شرایط تغییر کرد باید او هم عقاید و دین خود را تغییر می‌داد اما دیدیم که این‌طور نیست و ملت ایران ایستاد.

دو گروه خواستار پاک کردن تاریخ ایران هستند

حالا عده‌ای هستند که اصرار دارند بخشی از تاریخ ما را پاک کنند. من خواهم گفت این‌ها چه کسانی هستند. اصرار دارند که قبل از دورهی اسلامی را کلاً پاک کنند یا این‌قدر سیاه جلوه بدهند که قابلیت ذکر و افتخار نداشته باشد. به نظرم دو گروه دنبال این هستند. یکی رقبای تاریخی ایران که طی سه هزار سال همیشه شکوه و عظمت ملت ایران آن‌ها را ناراحت می‌کرده و حسادت داشتند و امروز هم ایران را به خاطر همین تاریخ پرافتخار، رقیب خودشان در عرصه ‏ی جهانی می‌دانند. دوم صاحب‌ منصبان غیر ایرانی در ایران کسانی هستند که به نظرم در ایران هستند، مناصبی هم دارند، اما ایرانی نیستند. فهمی از حقیقت ایرانی بودن ندارند. وقتی میگوییم کوروش یک عده دردشان می‌گیرد. می‌روند کلی مطلب از این‌طرف و آن‌طرف، درست و غلط جمع و جور می‌کنند تا اثبات کنند یا کوروش وجود نداشته با آدم بدی بوده است. نمی‌دانم چه اصراری است؟ چه اصراری بر مخدوش کردن هویت تاریخی ملت ایران دارند. حالا آن‌هایی که رقیب تاریخی هستند خب معلوم است. آن‌ها که در داخل هستند چرا؟ چرا نمی‌فهمند که وقتی هویت را گرفتی سرگشتگی به وجود می‏ آید. مثل این که امروز به وجود آمده است.

ریشه سرگشتگی‌ها و تحیرهای ما در عمل، آسیب‌ هایی است که به هویت ما وارد شده است

 به نظر من امروز هویت ما دستخوش آسیب شده است که ما نمی‌توانیم به یک راهبرد روشنی را هم در تعامل با جهان و هم در اداره‌ی کشور اتخاذ کنیم. گذشته را گذاشتیم کنار. یک دوره‌ای را گرفتیم. تعجب است که چرا بعضی به صراحت می‌گویند شما چرا می‌روید دوره‌ی هخامنشی و اشکانی و ساسانی را بحث می‌کنید. بروید راجع به دوره‌ی مغول بحث کنید. افتخارات دوره‌ی مغول. مغول چه افتخاراتی برای ما ایجاد کرده. مغول اشغالگر بوده است. اگر افتخاری بوده است برای ملت ایران است. دانشمندان، بزرگان، دل سوزان، ادبا، هنرمندان، فلاسفه، عرفا، کل ملت ایران زحمت کشیده‌اند و یک تمدنی را درست کرده‌اند برای رسیدن به زندگی بهتر، زندگی متکامل‌تر و سعادتمند‌تر. اشغالگر آمده و رفته؛ بارها ایران اشغال شده است اما باز ملت ایران بوده که از زیر سایه‌ی سنگین اشغال جوانه‌زده است؛ باز هم ملت ایران بوده است اما قوی‌تر، پیشرفته‌تر، عالم‌تر، توانمندتر. دویست سال بعد از ورود اعراب به ایران یک تلاش سازمان‌یافته و بسیار خشن شکل گرفت برای محو تاریخ ایران؛ برای پاک کردن گذشته‌ی ایران. چرا ما باید فریب این طراحی‌ها را بخوریم؟ ما ایرانی هستیم. افتخار هم می‌کنیم که ایرانی هستیم. ما مسلمان هستیم. افتخار می‌کنیم مسلمانیم.

تفاوت میان جدی گرفتن هویت ایرانی با ناسیونالیسم( ملی‌گرایی مصطلح)

اما این نکته را به شما هم بگویم. ایرانی‌ها هیچ‌گاه ناسیونالیست به معنای این‌که هویت ملی خود را در برابر سایر ملت‌ها قرار بدهند نبوده‌اند. هیچ‌گاه. به همین خاطر ایرانی‌ها هیچ‌گاه جنگ نژادی راه نینداختند. جنگ ناسیونالیستی راه نینداختند. هیچ‌وقت.

هویت ملی ایرانی در خدمت همبستگی جهانی است، نه جنگ‌های ملیت‌ها

 ایرانی‌ها هویت ملی خودشان را در خدمت همبستگی جهانی، صلح جهانی، عدالت جهانی، امنیت جهانی، رشد و کمال انسان‌ها قرار دادند. شاید بیش از هزار سال، هزار و پانصد سال ایرانی‌ها پرچمدار علم جهان بودند اما هیچ‌گاه از این علم به‌عنوان ابزار سلطه استفاده نکردند؛ حتی به‌عنوان ابزار درآمد ملی استفاده نکردند. به‌راحتی دانش‏ شان را در اختیار همه‌ی انسان‌ها قرار دادند. به راحتی. حتی مهاجمینی که به ایران حمله کردند؛ هزاران و میلیون‌ها کتاب از ایران بردند و بر اساس همان‌ها، پیشرفت‌هایی کردند. تمدن‌هایی را پایه‌گذاری کردند. اما ملت ایران هیچ‌وقت مدعی آن‌ها نشده است. هیچ‌وقت ما ناسیونالیست نبودیم. وقتی می‌گوییم ایران یعنی فرهنگ. یعنی آزادی یعنی توحید. یعنی عدالت یعنی انسانیت. یعنی صلح. یعنی امنیت برای همه. یعنی برادری، یعنی مهربانی. این را نباید فراموش کنیم. امروز هم که نسل‌های جدید آمدند. بااستعدادهای بسیار گسترده‌تر، قوی‌تر، بالاتر، با افق نگاه بلندتر، این سرمایه‌ها در اختیار ما است. گذشته‌ی تاریخی درخشان و این توانمندی‌های امروز.

برخی مؤلفه جغرافیایی را هم داخل هویت قلمداد می ‏کنند

البته ممکن است بعضی‌ها جغرافیا را هم جزو هویت حساب کنند. یک سرزمینی هستیم بسیار گسترده، چهار فصل، دارای توانمندی‌ها و استعدادهای بسیار گسترده و غنی که در خدمت ملت ایران هست برای پیشبرد آرمان ‏های انسانی خودش در سطح جهان. ما با تکیه به این هویت، گذشته تاریخی و داشته‌های امروز می‌توانیم ایران را به نقطه‏ ی مطلوبی برسانیم و یک جهانی انسانی و انسان جهانی را ساخته و پرداخته کنیم.

ابتنای رویکرد و نظریه مدیریت ایرانی بر هویت ایرانی

ایده و نظریه مدیریتی که مطرح شده حالا بعضی‌ها میگویند رویکرد یا نظریه. من روی واژه‌ها بحث نمی‌کنم. رویکرد مدیریت ایرانی مبتنی بر چنین هویتی از ملت ایران است.

 

منبع : کتاب نظریه مدیریت ایرانی

{{ message_need_to_login }}
{{language.message_not_empty}}
{{count_of_comments}} 
{{massage_and_class_chat.message}}
{{massage_and_class_tariff.message}}